انگشتانم را درو مي كنند
تا فصل انگور را
نشنيده بگيرم
به اين زودي ها خمار تو
از چشمم نمي پرد
اما بگو
تا شرابِ نگاهت
چند خوشۀ پروين راه است؟
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۳۰:۴۲ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
گويندگان آن همه فريادِ
- اين باد ،
آن مباد!
حتي درون آينه هم از نگاهِ خود
پرهيز مي كنند
اين اخته گشتگان ، همگي با سكوت خويش
شمشيرهاي آخته را
تيز مي كنند.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۳۰:۴۲ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
شهرزادِ من!
قصه بس است ،
اين پادشاه سالهاست كه خوابيده.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۳۰:۴۱ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
چشمانت ؛
آرامگاه آغا محمد خان
لبانت ؛
آتش بازي اسكندرو چادرت ؛
درفش كاوياني
دريغا!
تنها پسري امروزي بودم
كه نمي توانست
درس تاريخش را پاس كند!
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۳۰:۴۱ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
صبح خورشيد آمد
دفتر مشق شبم را خط زد
پاك كن بيهوده است
اگر اين خطها را پاك كنم
جاي آنها پيداست
اي كه خط خوردگي دفتر مشقم از توست!
تو بگو!
من كجا حق دارم
مشق هايم را
روي كاغذهاي باطله با خود ببرم؟
مي روم
دفتر پاكنويسي بخرم
زندگي را بايد
از سرِ سطر نوشت!
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۳۰:۴۰ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
هر جا كه دلي هست ز غم فرسوده است
كس نيست كه از رنج جهان آسوده است
گر بلبل محنت زده عاشق بوده است
باري دل غنچه از چه خون آلوده است؟!
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۳۰:۴۰ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
مقصد كجاست؟
كه مي بلعد
يكي يكي سكه هايم را اسب كوكي
و هر چه مي تازد
به پايان نمي رسد ...
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۳۰:۴۰ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
در عالم اگر فلك اگر ماه و خور است
از بادۀ مستي تو پيمانه خور است
فارغ ز جهاني و جهان غير تو نيست
بيرون ز مكاني و مكان از تو پر است
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۳۰:۳۹ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
سلام
محبوبم
حرف هاي
اول اين سه خط را
كنار هم
بچين
تا نامِ
دردِ مرا بداني:
عيب كار
اينجاست كه تا رسيدن
شبِ بي
انتها را بي مهتاب
قدم بايد
برداشت بيقرار تا قاف.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۳۰:۳۹ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
عشق ، همين خنده هاي سادۀ توست
وقتي با تمام غصه هايت مي خندي
تا از تمام غصه هايم رها شوم.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۳۰:۳۸ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)