كريمي مشاور بيمه كريمي مشاور بيمه .

كريمي مشاور بيمه

ويليام كارلوس ويليامز

من هم مانند ديگران

براي خود رويايي داشتم

كه عاقبت...

هيچ تعبيري نيافت

از اين روست كه

حالا بي توجه

با پاهايي ميخكوب بر زمين

سر جايم باقي مي مانم

به آسمان مي نگرم

لباس هايم را پيرامون بدنم

و سنگيني پيكرم را

به روي كفش هايم

و همچنين لبه هاي كلاهم را به دور سر

حس مي كنم

هوا از بيني ام وارد و خارج مي شود

و تصميم مي گيرم كه ديگر

رويايي نپرورانم.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۰:۰۹ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

خيام نيشابوري

درياب كه از روح جدا خواهي رفت

در پردۀ اسرار فنا خواهي رفت

مي نوش نداني از كجا آمده اي

خوش باش نداني به كجا خواهي رفت



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۰:۰۸ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

كمال اسماعيل اصفهاني

چون بلبلِ مست راه در بستان يافت

رويِ گل و جامِ باده را خندان يافت

آمد به زبان حال در گوشم گفت

درياب كه روزِ رفته را نتوان يافت



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۰:۰۸ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

گروس عبدالملكيان

ريز... ريز... ريز...

چون برف،

كه هرگز هيچكس ندانست

تكه هاي خودكشي يك ابر است

منم، چون دانه هاي برف كه مي ريزند بر زمين

كسي چه مي داند؟

و كسي چه مي داند؛

كه من هر روز

تكه هاي سفيد روحم را مي بارم؟!

و ظلمات آسمان بي ستاره

در قلبم

بر جاست

به خودكشي روحم دست زده ام.

با تشكر از نژلا براي فرستادن اين شعر.

آدرس:http://www.nezhlaoketab.blogfa.com/



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۰:۰۷ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

سيد علي صالحي

من آمده ام...

تا «عين» از حروف الفبا بگريزد

به عشق تو

تا «شين» از تولد نوشتن بگريزد

به عشق تو

تا «قاف» از قوس آسمان بگريزد

به عشق تو.

با تشكر از لادن عزيز به خاطر فرستادن اين شعر.

آدرس وبلاگ: http://autumnpainter.blogfa.com/



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۰:۰۷ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

دانيال رحمانيان

گوشه اي در اين شهر

مچاله شدم در خودم

لرزم از سرما نيست

از تنهايي ام مي ترسم.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۰:۰۷ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

شهناز اسحاقي

يك مشت آه ؛

يك دنيا گلايه ؛

يك استكان سؤال ؛

دلتنگي ؛

به مقدار لازم

و فرصتي از زمان

شام امشب،

آماده است.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۰:۰۶ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

زكيه خوشخو

لبهايت...

ثابت كرده

با يك غنچه هم

بهار مي شود.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۰:۰۶ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

وحيد عمراني

ردايِ سياهِ سكوتِ شب را

پاره مي كند

در شرجيِ مرداد

پرنده اي جنگلي.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۰:۰۵ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

چيستا يثربي

شعر مي گويم و باران مي نوشم

تو آنقدر دوري

كه شعرهايم پناهم مي دهند

پشت شانه هايشان

تا سردم نشود

و غصه نخورم

از تنهايي...

با تشكر از پاييز براي فرستادن اين شعر.

آدرس:http://autumnpainter.blogfa.com/



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۷ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۳۰:۰۴ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)