كريمي مشاور بيمه كريمي مشاور بيمه .

كريمي مشاور بيمه

مرحوم باقر و اقا پارسا پسر ده روزه اش

 

پارسا



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۵۳:۵۴ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

ارميا

http://upload7.ir/images/98920079141971951922.jpg

اقا ارميا در حال بازي

 

غزاله كوثر سارا

سارا خانم

غزاله

كوثر



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۵۳:۵۳ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

چه شد اي پنجره شوق چرا بسته شدي

لب اب روان و سايه بيد

نشسته خواهرانت دل به اميد

به اميدي برادر را ببينند

دمي اهسته پهلويش نشينند

  سفر مشكل فراق يار مشكل

به ناچاري دمي اين بار بر دل

زكو افزون بود اين داغ فراقش

عجب دانم اين بار بر دل

زبان حال پدر مادر

خداوندا گلي دادي امانت

اول دادي دوم بردي از چه بابت

اول دادي مرا دل شاد كردي

دوم بردي كه سوزان تا قيامت

بسي ناليد غروب امد به ياد باقر جان عزيز

رود جانم

غريبي رو چطور طاقت بيارم

چطوري سر بلند كنم بگردم

تو بيني افتخار و اعتبارم

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۵۳:۵۳ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

شعر رفتن باقر جان

انكه بايد سوزدو سازد منم

مزارم راگل افشان كن تو اي خواهر كه من مردم

دگر پيشت نمي ايم تو را از ياد من بردم

حلالم كن تو اي خواهر حلالم كن برادر جان

به خواهر گو ببندد حجله عيشي براي من

جواب  خواهر

حجله ات از گل ببندم يا بگوييم رود و رود                 

                                                         سدر و يا كافور بيارم يا بگوييم رودو رود          

   اين جوان من خرامان ميرود 

                                                          تازه داماد از تنش جان ميرود

باقر من روح و ريحان من است

                                                           او عزيزو جان و جانان من است



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۵۳:۵۲ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

باقر جان

باقر سلطاني نژاد كرماني

باقر جان سلام

چهار روزه جات خالي شده ميخوام باهات حرف بزنم نيستي

پارسا داره گريه ميكنه اونم نبودت رو حس كرد ميخواد باهاش بازي كني

بخندونيش بهش بگي سلام پسرم بلند شو پسرم بسه چقدر ميخوابي

باقر جان پارسا شش روزش بود تنها شد بزرگ شد ازم پرسيد دايي بابام

 كجاست چي جوابش روبدم؟



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۵۳:۵۲ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

دل بستن

در جهان عاشق شدن يادم نبود

دوستي با هيچكس كارم نبود

بعد عمري با يكي يكتا شدم

فكر كردم صاحب دنيا شدم

ولي افسوس نامرد بود تنها شدم



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۵۳:۵۲ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

چرا

دختركي پشت يك هزارتوماني نوشته بود:

پدر معتادم بخاطر همين پولي كه دست توست يك شب مرا به دست صاحبخانيمان سپرد

خدايا چند ميگيري شب اول قبر قبل از اينكه تو از من سوال كني بگذاري من از توبپرسم كه

 چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟  



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۵۳:۵۱ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

روزگار

بي وفا باشي شكايت ميكنند

باوفا باشي خيانت ميكنند

مهرباني گر چه اييني خوش است

مهربان باشي رهايت ميكنند



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۵۳:۵۱ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

اعتماد

روزگاري فانوس نشانه ياري بود

اما حالا به خورشيد هم اعتمادي نيست



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۵۳:۵۰ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)

همديگر را كامل كنيم نه ناپديد

همسفر!

در اين راه طولاني كه ما بي خبريم وچوپان باد مي گذرد بگذار خرده اختلاف هايمان با هم باقي بماند خواهش مي كنم!مخواه كه يكي شويم،مطلقا مخواه كه هرچه تو دوست داري،من همان را،به همان شدت دوست داشته باشم  وهرچه من دوست دارم ،به همان گونه كه مورد دوست داشتن تو نيز باشد. نخواه كه هردو يك اهنگ رابپسنديم/يك ساز را يك كتاب را يك طعم را يك رنگ را و يك ششيوه نگاه كردن را . نخواه كه انتخابهايمان را يكي باشد سليقه مان يكي روياهايمان يكي .

همسفر بودن وهم هدف بودن ابدا به معني شبيه بودن نيست وشبيه دال بر كمال نيست بلكه دليل توقف است

عزيز من : دونفر كه عاشقند و عشق انها را به وحدت عاطفي رسانده است ،واجب نيست كه هردو صداي كبك درخت نارون حجاب برفي قله علم كوه رنگ سرخ و بشقاب سفالي را دوست داشته باشند.اگر اينجور باشه بايد بگي يا عشق زائد و يا معشوق و يكي بودن كافيست .

عشق،از خودخواهي ها و خودپسندي ها گذشتن است اما،اين حرف به معني تبديل شدن به ديگري نيست ....  من از عشق زميني حرف ميزنم كه ارزش اون در حضور است نه در محو و نابود شدن يكي در ديگري .

عزيزم! اگه زاويه ديدمون نسبت به يك مسئله يكي نيست بگذار نباشد ، بگذار در عين وحدت مستقل باشيم ،بخواه كه در عين يكي بودن يكي نباشيم .بخواه كه همديگر را كامل كنيم نه ناپديد بگذار صبورانه در باب هر چيز كه اختلاف ماست بحث كنيم ،اما نخواهيم كه بحثمون مارو به نقطه مطلقا واحدي برساند بحث بايد مارا به ادراك متقابل برساند نه فناي متقابل .

اينجا رابطه عارف با خداي عارف درميان نيست ،سخن از ذره ذره واقعيتها و حقيقتهاي زندگي است.

بيا بحث كنيم

بيا كلنجار بريم

بيا معلوماتمون را تاخت بزنيم ، اما

 نخواهيم كه سرانجام غلبه كنيم

بيا اختلافهاي اساسي و اصولي زندگي را تا انجا كه حس ميكنيم  تا اونجا كه ميدونيم ،‌دوگانگي،شوروحالوزندگي ميبخشه نه افسردگي و پژمردگي و مرگ حفظ كنيم .

من و تو حق داريم در برابر هم قد علم كنيم وحق داريم بعضي نظرات هم را نپذيريم  بي انكگه قصد تحقير هم را داشته باشيم .



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت: ۰۶:۵۳:۵۰ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع: نظرات (0)