تو نيستي و اين در و ديوار هيچوقت غير از تو من به هيچكس انگار هيچوقت
اينجا دلم براي توهي شور ميزند
از خود مواظبت كن و نگذار هيچوقت
اخبار گفت شهر شما امن و راحت است
من باورم نميشود، اخبار هيچوقت
حيفند روزهاي جواني، نميشوند
اين روزها دو مرتبه تكرار هيچوقت
من نيستم بيا و فراموش كن مرا
كي بودهام برات سزاوار؟... هيچوقت!
بگذار من شكسته شوم تو صبور باش
جوري بمان هميشه كه انگار هيچوقت
#نجمه_زارع
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۵۹:۵۶ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
ﺭﺍﺯِ ﺩﻝِ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻮﺷﻴﺎﺭ ﻧﮕﻮييد"ﺍﺳﺮﺍﺭ ﻟﺐ ﻳﺎﺭ ﺑﻪ ﺍﻏﻴﺎﺭ ﻧﮕﻮﻳﻴﺪ "
ﺍﺯ ﺑﻴﺨﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍﻩ ﺧﺮﺍﺑﺎﺕ ﻣﭙﺮﺳﻴﺪ"
ﺑﺎﺩﻝ ﺳﻴﻪ ﻫﺎﻥ ﻗﺼﻪ ﺩﻟﺪﺍﺭ ﻧﮕﻮﻳﻴﺪ"
ﺑﻮﻳﻰ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮔﻮﺷﻪ ﻣﻴﺨﺎﻧﻪ ﺷﻨﻴﺪﻳﺪ"
ﺍﻯ ﺍﻫﻞ ﻧﻈﺮ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻧﮕﻮﻳﻴﺪ"
ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺍﻧﺎ ﺍﻟﺤﻖ ﻛﻪ ﻛﺴﻰ ﻭﺍﻗﻒ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺖ"
ﮔﺮ ﺳﺮ ﺑﺮﻭﺩ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺩﺍﺭ ﻧﮕﻮﻳﻴﺪ"
ﺭﺍﺯﻯ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺳﺮ ﭘﻴﻤﺎﻧﻪ ﻧﻬﺎﺩﺳﺖ "
ﺍﺯ ﻣﺴﺖ ﺑﭙﺮﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺸﻴﺎﺭ ﻧﮕﻮﻳﻴﺪ"
ﭼﻮﻥ ﻧﻴﺴﺖ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺳﺨﻨﻰ ﺟﺰ ﺳﺨﻦ ﻳﺎﺭ"
ﻣﺎ ﺭﺍ ﺳﺨﻨﻰ ﺟﺰ ﺳﺨﻦ ﻳﺎﺭﻧﮕﻮﻳﻴﺪ
#فخرالدين_عراقي❣
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۵۹:۵۶ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
نميدانم چرا اما تــورا هـرجـا كـه مـي بينــمكسي انگار مي خواهد زمن تا با تو بنشينم
تن يخ كرده ، آتش را كه مي بيند چه مي خواهد؟
هماني را كه مي خواهم ، تو را وقتي كه مي بينم
تــو تنهـا ميتوانـي آخـرين درمـان من باشي
وبي شك ديگران بيهوده مي جويند تسكينم
تو آن شعري كه من جايي نمي خوانم كه مي ترسم
به جانت چشم زخم آيد چو مي گويند تحسينم
زبانم لال اگر روزي نباشي من چه خواهم كرد؟
چـه خواهـد رفت آيــا بـر من و دنيـاي رنگينم؟
نبــاشي تـو اگـر نـابـاوران عشـق مي بيننـد
كه اين من،اين من آرام،در مردن به جز اينم!
#محمدعلي_بهمني
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۵۹:۵۵ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
گاه بايد بي خيال ِ آدم و عالم شوي
مثل آدمهاي بيوجدان تهي از غم شوي
گاه اگر خوبي نميفهمند كساني بهتر است
مثل آنها مدّتي هم بدترين آدم شوي
بين آدمهاي كور و كر هميشه لازم است
چشم و گوشت را ببندي با همه درهم شوي
آنكه را صد بار ميبخشي نميفهمد،نبخش
لازم است گاهي نبخشي تا كه ابريشم شوي
آنكه قدر مهرباني را نميفهمد چه سود
حيف نيست با قدرنشناسي چنين همدم شوي
گاه بايد رفت و از دل هر نگاهي را گرفت
گاه بايد خود به زخم قلب خود مرهم شوي
#سعيد_غمخوار
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۵۹:۵۵ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
پشت ديوار همين كوچــه به دارم بزنيدمن كه رفتم بنشينيد و ... هوارم بزنيد
باد هم آگهـــي مرگ مرا خواهد برد
بنويسيد كه: "بد بودم" و جارم بزنيد
من از آيين شما سير شدم ... سير شدم
پنجـــه در هر چه كـه من واهمه دارم بزنيد
دست هايم چقدر بود و به دريا نرسيد؟!
خبـــر مرگ مرا طعنــــه به يــــارم بزنيد
آي! آنها! كه به بي برگي من مي خنديد!
مرد باشيد و ... بياييد ... و ... كنارم بزنيد
#نجمه_زارع
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۵۹:۵۴ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
به يك پلك تو ميبخشم تمام روز و شبها راكه تسكين ميدهد چشمت غم جانسوز تبها را بخوان! با لهجهات حسّي عجيب و مشترك دارمفضا را يكنفس پُر كن به هم نگذار لبها را به دست آور دل من را چه كارت با دلِ مردم!تو واجب را به جا آور رها كن مستحبها را
دليلِ دلخوشيهايم! چه بُغرنج است دنيايم!
چرا بايد چنين باشد؟... نميفهمم سببها را
بيا اينبار شعرم را به آداب تو ميگويم
كه دارم ياد ميگيرم زبان با ادبها را
زنده ياد #نجمه_زارع❣
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۵۹:۵۴ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
وقتي نگاهت سمتِ من همواره مايل نيست
حس ميكنم ديگر درون سينهام دل نيست
دنيا بدون آن نگاه ِ مهربانِ تو
باور بكن چيزي به جز زهر هلاهل نيست
وقتي تو باشي در كنار من دلم شاد است
با تو غمي در سينه يا احوال منزل نيست
دريا به شرطي ميشود زيبا كه ساحل هست
اما ندارد جلوهاي وقتي كه ساحل نيست
آرامش اين دل هميشه خنده هاي توست
چيزي به من از ديدن اشكِ تو مشكل نيست
گفتي به من ديوانهها را دوست مي داري..!
مجنون چشمان توعمري هست كه عاقل نيست
من همچنان مانند سابق عاشقت هستم
با اينكه احساسِ تو مانند اوايل نيست
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۵۹:۵۳ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
خدا براي چه يك روح با دو جسم سرشتمرا براي جهنم، تو را براي بهشت
من و تو هر دو به يك صورت آفريده شديم
يكي در آيينه زيبا، يكي در آيينه زشت
گمان مكن كه تو مختاري و جهان مجبور
كه اختيار تو را هم خدا به جبر نوشت
اراده اي ست به گمراهي و هدايت ما
كدام معبد و مسجد؛ كدام دير و كنشت؟!
اگر بناست بمانيم زير اين آوار
بگو دگر نگذاريم خشت بر سر خشت
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۵۹:۵۳ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
سرودمت نه به زيبايي خودت-شايدكه شاعر تو يكي چون خود تو مي بايد
لبم عطش زده ي بوسه نيست، حرف بزن!
شنيدنت عطش روح را مي افزايد
يكي قرينه تنهائي ام، نفس به نفس
تو را پسند غزل هاي من مي آرايد
من من! آي...من من! دقائق گنگي است
رسيده ايم به مي آيد و نمي آيد
هميشه عشق مرا تا غروب ها برده است
كه آفتاب از اين بيشتر نمي پايد
#محمدعلي_بهمني❣
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۵۹:۵۲ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)
هوا هواي بهار است و باده باده ء ناب
به خنده خنده بنوشيم جرعه جرعه شراب
در اين پياله ندانم چه ريختي ، پيداست
كه خوش به جان هم افتاده اند آتش و آب
فرشته روي من ، اي آفتاب صبح بهار
مرا به جامي از اين آب آتشين درياب
به جام هستي ما،اي شراب عشق بجوش
به بزم ساده ما ، اي چراغ ماه بتاب
گل اميد من امشب شكفته در بر من
بياويك نفس اي چشم سرنوشت بخواب
مگر نه خاك ره اين خرابه بايد شد
بيا كه كام بگيريم ازين جهان خراب
#فريدون_مشيري
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۸ اسفند ۱۳۹۸ساعت:
۰۶:۵۹:۵۲ توسط:ابوالقاسم كريمي موضوع:
نظرات (0)